.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
گزيده سرمقاله‌ برخي از روزنامه‌هاي صبح امروز كشور



* قدس
روزنامه قدس در سرمقاله روز خود با عنوان "تأملي بر اعترافهاي تئوريسين اصلاحات "به قلم غلامرضا قلندريان آورده است:‏ در ادامه رسيدگي به اتهامهاي متهمان پرونده آشوبهاي اخير، چهارمين جلسه دادگاه پروژه شكست خورده كودتاي مخملي پس از انتخابات رياست جمهوري در حالي برگزار گرديد كه سريال اعترافهاي دستگير شدگان به پدر معنوي اصلاح طلبان و عقبه تئوريك اين جريان رسيد. اظهارات آقاي حجاريان با عنايت به شأنيت فكري و علمي ايشان در اين تشكل، از جايگاه قابل اعتنايي برخوردار مي باشد.
ايشان در بخشي از اعترافها با اشاره به تئوريهاي وارداتي و تكيه به انديشه هاي غربي، آنها را با هنجارهاي بومي ناسازگار توصيف نمود. از اظهارات حجاريان مي توان اين گونه استنتاج نمود كه انگاره هاي ماترياليستي بعد از رنسانس غربي، نه تنها به پيشرفت و توسعه در جامعه ايران منجر نگرديد، بلكه امنيت ملي و منافع ملي را نيز تحت تأثير قرار داد و موانعي را در مسير تحولات انقلاب اسلامي ايجاد نمود.
بدون ترديد، واكاوي ورقهاي تاريخ مشروطه و رخدادهاي دهه 20 و 30 شمسي در ايران بيانگر صحنه رويارويي دو جريان بومي و اسلامي از يك سو و جريان وابسته و وارداتي از سوي ديگر مي باشد كه در نهايت به دليل عدم حمايت مردم و نخبگان، مسير سرنوشت كشور دچار سير قهقرايي مي گردد و منافع ملي قرباني مطامع بيگانگان و وابستگان داخلي آنها مي شود، اگر چه در اين بين از كوتاهي و عدم ريسك پذيري خواص و نخبگان نيز نمي توان غفلت نمود.
روشنگريهاي امام راحل و مقام معظم رهبري در خصوص تهاجم فرهنگي مبين ورود انديشه هاي بيگانگاني بود كه عدم سنخيت آنها با انگاره هاي مذهبي جامعه كاملاً محرز بود و بي تفاوتي خواص سبب گرديد چالشهاي بعدي دامنگير جامعه شود، ضمن اينكه هزينه هاي كنوني ثمره غفلت گذشته است.
جريان روشنفكري پس از انقلاب اسلامي، نبايد ترديد داشته باشد كه انديشه هاي ماكس وبر، هابرماس، پوپر و ديگر نحله هاي غربي نمي توانند در كشور جمهوري اسلامي بستر زايش ايده جديد شوند و ظرفيتهاي معرفتي و مياني فكري و انديشه اي مذهبي، هر گونه امكاني را از الگوهاي غربي در خصوص بومي سازي آنها سلب مي نمايد.
اين در حالي است كه استحاله ليبراليسم شروع شده است و اين روند به استيلاي دين و فرهنگ ديني خواهد انجاميد. اينك كار به جايي رسيده است كه برژينسكي از اخلاق و پارسايي صحبت مي كند. نوليبراليسم امروز خيلي تعديل شده است و پسا مدرنيسم پرچم شكست و بن بست مدرنيته را به اهتزاز درآورده است.
تئوريسين حزب مشاركت با اين اعترافها طبعاً به دامنه نزد، بلكه به قله انديشه هاي افراط گرايانه و وابسته به بيگانه زد و نشان داد كه در سالهاي اخير با ارائه نظرات خلاف واقع، زمينه تحميل هزينه بر نظام را فراهم نموده است. او اظهار نمود كه طراحي استراتژي از جانب ايشان به عنوان راهكار حزبي در دستور كار قرار مي گرفته است و تحليلهاي ناصواب در مقطع انتخابات، منشأ اقدامهاي غيرقانوني سمپاتها و هواداران بوده است.
در واقع مي توان ادعا كرد كه سخنان ايدئولوگ حزبي دوم خرداد به واقعيتهاي موجود در اردوگاه اصلاح طلبان، به منزله آغاز روند فروپاشي و شمارش معكوس حزبي آنها تلقي مي گردد. فارغ از اظهارات ديگر همفكران آقاي حجاريان كه آنها نيز به نوبه خود بخشي از حقايق و تصميمهاي محفلي را رسانه اي نمودند، اعترافهاي چهره ارشد مشاركت را مي توان به مثابه فرو ريختن پايه هاي حزبي اصلاحات عنوان نمود. بدون شك، خروجي ديدگاه هاي آنها رجحان منافع گروهي را بر منافع ملي اثبات نموده است، به نحوي كه پس از 22 خرداد بر اساس اظهارات متهمان در دادگاه و ارتباط آنها با جريانهاي برون مرزي، هويت و شناسنامه حزب مشاركت در آستانه ابطال قرار گرفته است.
اين سخنان نشان داد تلقينات صاحب نظران انگلو فيل و يورو فيل در محافل آكادميك كه به عنوان تنها نسخه شفابخش مطرح مي گردد، سرابي بيش نيست. اكنون شاگردان آنها پس از عملياتي نمودن ديدگاه هاي مذكور لب به اعتراف گشوده و ناكارآمدي ايشان را در جمهوري اسلامي اذعان كرده اند، زيرا صورت بندي قدرت و ساختارهاي نظام كه ملهم از آموزه هاي ديني مي باشد، نمي تواند قرابت و مؤانست با مفاهيم وارداتي برقرار كند.
مدير ارشد اتاق فكر اردوگاه اصلاحات كه افق جريان همفكر خويش را با ترسيم برنامه هاي بلند مدت موفق ارزيابي مي كرد و با تزريق خوراك فكري برخي جوانان را به صحنه رويارويي با نظام از سال 1378 كشانيده است، اكنون از حزب مشاركت استعفا داده و از هزينه هاي تحميلي بر ملت ناشي از تصميم سازيهاي خود طلب بخشش و حلاليت مي نمايد.
اگر اين سخنان تاكتيك نباشد و واقعاً تحول فكري و تعديل و تجديدنظر در مواضع كنوني ايشان تلقي گردد، با عنايت به اظهارات پيشتر هم حزبي هاي آقاي حجاريان، بايد پرده ترحيم افكار دوم خرداد 1376 را نصب كنند و بر مزار آن مرثيه بخوانند. سطور فوق زماني از وثاقت بيشتري برخوردار مي گردد كه مواضع روزهاي اخير آقاي كروبي نيز به آن ضميمه گردد.
اعلام حمايت منافقين از اظهارات آقاي كروبي نشان داد خروجي رفتارهاي برخي چهره ها، منافع اپوزيسيون مسلح را نيز تأمين نموده كه اين گونه سراسيمه به حمايت از دبيركل حزب اعتماد ملي پرداخته اند. نبايد فراموش كرد كه امام راحل فرمودند: «هر زماني دشمن از شما اعلام پشتيباني نمود بدانيد كه كنش و واكنش شما سود آنها را در برداشته است» و يا مقام معظم رهبري در اظهاراتي مشابه در اين خصوص فرمودند: «هر گاه دشمن از شما حمايت كرد بدانيد به دروازه خودي گل زديد.»
برگزاري دادگاه و پخش اعترافها اگر نهضت روشنگري و تبيين حقايق ناميده شود، سخني گزاف نيست. اين محكمه نشان داد، دشمنان جبهه جديد را با مهره چيني از داخل پيگيري مي كرده اند تا از اين رهگذر هزينه هاي اقداماتشان را به حداقل برسانند. روزنامه آمريكايي «يواس اي تودي» هم يكي از طرحهاي پشت پرده دولت اوباما را افشا كرد و نوشت: «دولت اوباما طرحهايي را تهيه كرده و در جستجوي گروه هايي است كه بتوانند به معترضان ايراني كمك كنند.
بنابر اين، رويدادهاي پس از وقايع 22 خرداد مقطع خاصي از انقلاب اسلامي است كه برخي افراد و جريانها با پذيرش پارادوكس رفتاري و كلامي دچار پالايش گرديده و نظام جمهوري اسلامي بيش از گذشته در مواجهه با حوادث از اقتدار برخوردار و قادر است هر گونه حركتي مغاير با منافع و امنيت ملي خود را با استفاده از ظرفيتهاي خويش مهار نمايد.

* مردمسالاري
روزنامه مردمسالاري در يادداشت روز خود با عنوان "از پشتوانه مردمي تا راي اعتماد مجلس "به قلم حميدرضا شكوهي آورده است:چهار سال پيش در چنين روزهايي بود كه محمود احمدي نژاد همراه با وزراي پيشنهادي خود در مجلس حاضر شد تا وزرايش از مجلس راي اعتماد بگيرند. تا آن زمان سابقه نداشت كه چهار وزير پيشنهادي يك رئيس دولت در جمهوري اسلا مي، در همان بدو امر با راي عدم اعتماد نمايندگان مواجه شود و بازهم سابقه نداشت كه رئيس دولتي براي تعيين وزير يك وزارتخانه، مجبور شود چهار نفر را به عنوان وزير پيشنهادي آن وزارتخانه به مجلس معرفي كند تا سرانجام يك نفر از آنها راي بياورد. البته اين مشكل، صرفا مربوط به دوره قبلي نيست و از شواهد امر اين گونه بر ميآيد كه در اين دوره نيز تعدادي از وزراي پيشنهادي، همچون دوره گذشته موفق به جلب راي اعتماد نمايندگان نخواهند شد. اما چرا وزراي پيشنهادي احمدي نژاد در كسب راي اعتماد نمايندگان بر خلا ف روساي جمهوري قبلي موفق نيستند؟ براي پاسخ به اين پرسش مي توان دلا يل متعددي را مطرح كرد كه اغلب از ديدگاه فعالا ن و صاحبنظران سياسي و نيز در رسانه ها انعكاس يافته است; عواملي همچون تقدم رفاقت و دوستي بر تخصص در انتخاب وزرا، متناسب نبودن مناصب پيشنهادي با تخصص وزراي پيشنهادي يا تمايل به انتخاب وزرايي حرف گوش كن- با توصيف هماهنگي- كه با پاسخ «وزراي ژنرال مي خواهيم، نه سرباز» از سوي مجلس مواجه شده است. همه اين عوامل مي تواند در راي عدم اعتماد مجلس به وزراي پيشنهادي موثر باشد. در اين ميان البته نگرش هاي سياسي نمايندگان نيز تاثير بسزايي در راي اعتماد يا راي عدم اعتماد به وزراي پيشنهادي دارد; به طوري كه تناسب و هماهنگي بين مجلس و دولت، مي تواند شانس وزراي پيشنهادي را براي جلب راي اعتماد نمايندگان مجلس افزايش دهد. اما نكته اي دراين ميان گاه مغفول واقع شده و آن اينكه چرا برخي از وزراي پيشنهادي احمدي نژاد براي دولت نهم در جلب راي اعتماد نمايندگان مجلسي كه با دولت همسو بودند ناكام ماندند و پيش بيني مي شود همين اصطكاك بين دولت اصولگرا و مجلس اصولگرا در مورد وزراي پيشنهادي دولت دهم نيز تكرار شود، اما في المثل در زمان معرفي وزراي پيشنهادي دولت اول سيد محمد خاتمي به مجلسي كه در تقابل با دولت اصلاح طلب بود و رياست آن را رقيب خاتمي در انتخابات رياست جمهوري هفتم بر عهده داشت، هيچ يك از وزراي پيشنهادي با راي عدم اعتماد مجلس مواجه نشدند؟ البته براي پاسخ به اين پرسش بايد تمام جوانب را در نظر گرفت اما نكته اي كه توجه بهآن ضروري به نظر مي رسد، درك فضاي سياسي - اجتماعي حاكم بر كشور پس از دوم خرداد 1376 است. راي 20 ميليوني بي سابقه مردم به سيد محمد خاتمي، آنقدر كوبنده و بدون حرف و حديث بود كه حتي مخالفان سنتي متمايلان به تغيير را تحت تاثير قرار داده و در شوك بهت انگيزي فرو برده بود; به طوري كه آنها حاضر نشدند بهاي مخالفت با راي مردم به رئيس جمهور منتخب را به جان بخرند و اينگونه شد كه در مجلسي با اكثريت محافظه كاران، همه وزراي يك رئيس جمهور اصلاح طلب، حتي عبد الله نوري و عطا»الله مهاجراني كه از هفته ها پيش از جلسه راي اعتماد، محافظه كاران سنتي مجلس برايشان خط و نشان مي كشيدند، راي اعتماد گرفتند. امروز، 12 سال پس از آن روزها، محمود احمدي نژاد بنا بر آمارهاي رسمي، 24ميليون راي كسب كرده و طبيعتا اين پشتوانه مردمي مي تواند ياريگر او در جلسه راي اعتماد براي اقناع نمايندگاني كه اتفاقا اغلب از هم جناحي هاي رئيس دولت هستند باشد، اما اين پشتوانه مردمي با آن پشتوانه مردمي 12 سال قبل چه تفاوتي دارد كه آن روز، تمامي وزراي رئيس جمهوري اصلا ح طلب كه 20 ميليون راي آورده بود، در مجلسي با اكثريت محافظه كار، راي اعتماد مي گيرند، اما امروز وزراي رئيس دولتي اصولگرا كه 24 ميليون راي آورده در مجلسي با اكثريت اصول گرا، همچون چهار سال پيش در معرض راي عدم اعتماد مجلس قرار گرفته اند؟

* آفتاب يزد
روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله خود با عنوان "اين هم نامه « بلر » است؟!‌ " آورده است:‏ رئـيـس دفـتـر احمدي‌نژاد پس از دستور رهبري براي لغو حكم قبلي او - انتصاب به معاونت اولي رئيس جمهور - ترجيح داده بود سكوت پيشه سازد. زيرا مـقـاومـت احـمـدي‌نـژاد در بـرابر همه مخالفان اعم از مراجع تقليد، نمايندگان مجلس و گروه‌هاي ديگري از اصولگرايان را كافي مي‌دانست. مشايي در آن ايام به خوبي آگاه بود كه بدون دفاع او از خود نيز، حتي دستور رهبري براي لغو حكم او بلافاصله اجرا نخواهد شد. اما اكنون به نظر مي‌رسد با گذشت حدود يك ماه، نوبت به مشايي رسيده تا ابراز لطف رئيس خويش را پاس بدارد و بخشي از مخالفت‌ها با خويش را نيز به نحوي پاسخ بگويد. البته او توان حمله مستقيم به مخالفان اصلي و با نفوذ خود را ندارد، حمله به نمايندگان مجلس هم در شرايط فعلي به مصلحت نيست زيرا مي‌تواند شرايط نه چندان مساعد نسبت به وزراي پيشنهادي را نامساعدتر كند. پس ظاهراً راهي وجود ندارد جز آنكه بار ديگر پرونده‌اي كه با بسياري از جعليات براي اصلاح طلبان درست شده، بازگشايي شود تا در مقابل تحقيرهاي يكي دو ماه گذشته، نوعي قدرت نمايي صورت گيرد. اظهارات اخير مشايي را مي‌توان از اين زاويه مورد ارزيابي قرار داد. به هر حال در شرايط فعلي، تنها صحبت عليه رفسنجاني، خاتمي، كروبي و ميرحسين امكان انتشار در برخي رسانه‌ها را مي‌يابد و اگر كسي مي‌خواهد سخن او، پاس داشته شود حتما بايستي به »انقلاب مخملي « هم گريزي بزند. بر همين اساس، نيازي نيست كه كسي در مقام پاسخگويي برآيد چون مجموعه اين سخنان نيز بيش از سخن ساير »صاحب‌ تريبون‌ها« عليه دولت‌هاي گذشته مقبوليتي نخواهد يافت. در خصوص انقلاب مخملي هم وضعيت به گونه‌اي است كه روزنامه اصلي مدعي دست داشتن اصلاح‌طلبان در اين انقلاب نوظهور- و فاقد زمينه در ايران- آنقدر در گسترش حوزه انقلابيون مخملي اصرار داشته كه حتي يك‌بار مشايي را نيز در زمره اين انقلابيون قرار داده است. پس همان بهتر كه از كنار بخش‌هاي عمده سخنان اين دوست، همكار و منسوب احمدي نژاد عبور شود. اما در ميان سخنان او نكته‌اي وجود دارد كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت. مشايي گفته است: »در مورد مراسم تنفيذ، همه كشورهاي اروپايي به وزارت خارجه پيام فرستادند كه در مراسم شركت مي‌كنيم فقط خواهش مي‌كنيم آقاي رئيس جمهور كه صحبت مي‌كنند ملاحظه ما را نيز بكنند.« البته اين سخن قدري عجيب به نظر مي‌رسد. زيرا اگر آنچه كه مشايي اعلام كرده، موضع متحد كشورهاي اروپايي بود آنها مي‌توانستند توسط سفير كشور سوئد به عنوان رئيس دوره‌اي اتحاديه اروپا، پيام خود را برسانند؛ همان‌طور كه در ماه‌هاي اخير، مواضع متحد و ادعاهاي هماهنگ آنها عليه روند انتخابات، به همين نحو ابلاغ گرديده است. اما به فرض كه سخن مشايي، ناشي از يك اطلاع دقيق باشد بهتر است دولت مقتدر احمدي‌نژاد،‌ يقه اروپايي‌ها را بگيرد و از آنها توضيح بخواهد كه »چرا پيام‌هاي غيردوستانه و بعضاً تهديدآميز خود را به صورت علني مي‌فرستيد اما براي ابراز دوستي، پيام محرمانه مخابره مي‌كنيد؟« مشايي لابد به ياد مي‌آورد كه روز پانزدهم فروردين ماه 86، روزنامه كيهان اظهارات تهديد آميز و ضرب‌الاجل 48 ساعته توني بلر براي آزادي 15 ملوان متجاوز انگليسي را منعكس نمود و چند ساعت بعد از آن، احمدي نژاد در گفتگويي كه مستقيماً توسط شبكه‌هاي مختلف راديو تلويزيوني مخابره مي‌شد حكم آزادي ملوانان را صادر كرد. اين روند تحقيرآميز،‌ دوسال موجب آزار ذهني بسياري از غيرتمندان ايراني بود تا آنكه در خرداد 88، احمدي نژاد در يك گفتگوي تلويزيوني، اعلام كرد: »بلر كتباً نامه نوشت، عذرخواهي كرد و تعهد داد كه اين حوادث تكرار نشود. پس از آن، ايران حكم آزادي ملوانان را صادر كرد.« البته از 15 فروردين 86 كه تهديدهاي بلر در روزنامه‌ حامي احمدي نژاد منعكس شد تا نيمه خرداد 88 كه خبر عذرخواهي كتبي بلر توسط احمدي نژاد مطرح گرديد، هيچ كس نامه را نديده بود و پس از آن هم تنها نامه‌اي از سفارت انگليس در تهران منعكس شد كه حتي اطلاق نام عذرخواهي بر آن توسط سفارت انگليس - چه رسد به توني بلر -چندان آسان نبود. اكنون در حالي كه هر روز تهديدهاي علني مقامات اروپايي و ادعاهاي واضح آنها عليه انتخابات 22 خرداد و منتخب آن در رسانه‌هاي عموميمنعكس مي‌شود، رئيس دفتر احمدي‌نژاد از پيام همراه با التماس اروپايي‌ها براي شركت در جلسه تنفيذ خبر مي‌دهد كه البته ظاهرا پيامي محرمانه بوده و جز در سـخنراني مشايي در جاي ديگري منعكس نشده است. اظهارات اخير مشايي، نكته مهم ديگري را نيز به ذهن مي‌آورد و هر كس حق دارد از دولت مدعي شفافيت با مردم سوال كند »توقع دولت‌هاي اروپايي براي رعايت حال آنها توسط رئيس دولت ايران چه بوده و آيا اين تقاضا اجابت شده است يا نه؟« البته اگر استحكام اين سخن نيز به اندازه ادعاي »عذرخواهي كتبي بلر« باشد نيازي به توضيح بيشتر در مورد آن نيست اما اگر واقعا اروپايي‌ها در تريبون‌هاي علني، پرمدعايي مي‌كنند و در خفا پيام هاي التماس آميز ارسال مي‌كنند دولت حق ندارد بيش از اين اجازه تحقير نام ايران را به آن مدعيان پرسر و صدا اما كم‌جرئت بدهد. مشايي و مقام مافوق او كه در برابر نيروهاي داخلي با اقتدار فراوان سخن‌ مي‌گويند موظفند يك بار براي هميشه، پرونده قلدربازي‌هاي روزانه و التماس‌هاي شبانه اروپايي‌ها - اگر واقعا وجود دارد- را ببندند. بهترين راه براي بستن اين پرونده نيز آن است كه ضمن افشاي دقيق »پيام‌هاي التماس آميز اخير« متن نامه عذرخواهي بلر را نيز براي اطلاع عموم انتشار دهند. تعدادي از خبرگزاري‌هاي حامي و شيفته دولت كه در روزهاي اخير علاقمندي خود به انتشار اعـتـرافـات اصلاح‌طلبان زنداني را به نمايش گذاشته‌اند، مي‌توانند در انتشار عذرخواهي‌هاي همراه با اعتراف اروپايي‌ها پيشقدم شوند.

*رسالت
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان "انقلاب علمي و سياست خياباني " به قلم صالح اسكندري آورده است:
1 - پنج شنبه قبل از انتخابات يعني 21 خرداد در يادداشتي براي سعيد حجاريان كه در روزنامه رسالت منتشر شد، نوشتم “ تلخ تر از شكست در جنگ هاي رواني- مخملي انگشت اتهاماتي است كه مردم كشور پس از پايان يك مقطع حساس مانند انتخابات به سمت و سوي طراحان انقلاب هاي رنگي مي گيرند.”(1)
ديروز وقتي متن دفاعيه حجاريان توسط سعيد شريعتي در محضر دادگاه قرائت گرديد، مي شد سنگيني انگشت اتهام مردم به سوي سعيد حجاريان را لمس كرد.
اين حجاريان معروف به تئوريسين جريان اصلاحات بود كه با ابراز ندامت از ارائه تحليل هاي ناصواب و نظريات خطرناك خود درباره انتخابات از ملت ايران عذر خواهي مي كرد.
حجاريان مبدع تز “فشار از پايين و چانه زني از بالا” همان كسي است كه رئيس جمهور اصلاحات را مسحور و مفتون كلام خود مي كرد.
وقتي وي با شعار” اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات” فشار از پايين را براي چانه زني در بالا ناكافي خواند عملا استارت يك سياست بازي خياباني را زد.
حجاريان قبل از انتخابات در دانشگاه علامه طباطبايي در جمع حاميان ميرحسين با بيان اينكه هرچقدر بتوانيم فشار را از پايين بيشتر كنيم، بهتر مي توانيم در بالا چانه زني كنيم، تاكيد كرد:”مي توان متحجرترين جريانات را با يك تكيه گاه تكان داد و در اين راه طبقه متوسط بهترين تكيه گاه ماست.”(2)
اين عضو ارشد حزب مشاركت و از حاميان ميرحسين موسوي يكي دو ماه قبل از انتخابات با انتشار مقاله اي در ارگان اين حزب از وقوع انقلاب هاي مخملين و رنگي در كشورهاي اقمار شوروي سابق تمجيد كرد و نوشت:”انقلابهاي مخملين موجي از دموكراسي را براي كشورهاي اقمار شوروي سابق به ارمغان آوردند.”
امروز همه آن توهمات و سراب ها فرو ريخته است. تمام خوابهاي رنگي كه براي ايران و ايرانيان ديده شده بود، همه آشفته شده است. ايران نه گرجستان و نه اوكراين و نه قرقيزستان است كه آمريكايي ها بتوانند در آن بي گدار به آب بزنند. امروز حجاريان مقابل چشمهاي نظاره گر و پرسشگر ميليونها ايراني مي ايستد و
مي گويد:” من هم در اين انتخابات با ارائه تحليل هاي ناصواب مرتكب خطاهاي سهمگين شده ام كه از آنها تبري مي جويم چون قطعا مورد رضاي محبوب عالميان نيست و موجب ندامت است . من به خاطر اين تحليل هاي ناصواب كه مبناي بسياري از اعمال نادرست قرار گرفته از ملت عزيز ايران عذر خواهي مي كنم .”
2- سعيد حجاريان در متن دفاعيه خود با اشاره به واكاوي ريشه ها و علل موضع گيري هايش طي ده پانزده سال اخير به نكته بسيار مهمي اشاره كرد كه به زعم راقم اين سطور جزء امهات مسائل امروز و فرداي جامعه ايران و بستر بسياري از مشكلات كشور در حوزه نخبگي است.
“ متاسفانه در ايران با ضعف علوم انساني بخصوص در رشته هاي جامعه شناسي وعلوم سياسي مواجه ايم و عليرغم گسترش مراكز آموزشي عالي و كثرت دانشجو در رشته هاي علوم انساني ، متون آن از عمق چنداني بر خوردار نيست ومطالب با ترجمه هاي اغلب ناقص و بدون نقد در اختيار دانشجويان گذاشته مي شود.”
در هندسه مناسبات دين دولت و جامعه در ايران معاصر علوم انساني حلقه مفقوده اي است كه كمتر مورد التفات مضاعف و راهبردي قرار گرفته است.نگارنده با حجاريان هم نظر است كه امروز ام المسائل كشور در حوزه نخبگي مسئله علوم انساني بيگانه و ترجمه اي است كه نمي تواند ارتباط منطقي و پيوسته اي با موضوعات اجتماعي در ايران برقرار كند. بديهي است دين گريزي دنياي جديد نقش موثري در پردازش علوم انساني معاصرداشته است و اين علوم مسموم بدون نگهداري در قرنطينه هاي دانشگاهي امكان ارائه و پرورش در يك جامعه ديني را ندارد. قبض و بسط اين علوم سكولار در جامعه نتايج سهمگين و خطرناكي رادر پي دارد كه حجاريان به خوبي در دفاعيه خود بدانها اشاره كرده است:” اين نظريات در قالب هاي تنگ علمي و شبه علمي بيان شده است اما به هنگام بسط وگسترش بخصوص در مرحله عملياتي شدن ضايعات وصدمات فراواني به بار مي آورد كه يك نمونه اش را در تخريب وحدت ملي در جريان انتخابات دهم ديديم كه به اموال عمومي وشخصي مردم خسارات فراواني وارد شد وده ها كشته وزخمي به جا گذاشت وطمع بيگانگان را بر انگيخت .” امروز بايد به ذهنيت وابسته نخبگي در ايران پايان داد و بسترها را براي تفكر بومي و اسلامي هموار كرد. اين مهم ميسر نمي شود مگر با يك “انقلاب علمي”. ضعف نظري نخبگان دانشگاهي برونگرا با ذهنيت وابسته و عدم تطابق و تجانس آنها با تغيير و تحولات درونگراي ملت مسلمان ايران و همچنين فقدان نوعي اهتمام به نظريه پردازي بومي، مولد نوعي مديريت و تفكر غير مردمي، توزيعي، تقليدي، غير ابتكاري، با قوانين يك جانبه و از بالا به پايين شده است كه فاقد توانايي كشف قواعد تحول است و اين از آن روست كه باوري به منطق درونزاي تغييرات اجتماعي و سياسي در ايران بين برخي از نخبگان وجود ندارد.
تا زماني كه مراكز توليد علم و دانشگاه ها در ايران در برابر تجويزات آمرانه انديشمندان و دانشگاه هاي غربي سر فرود مي آورند و به تعظيم، تكريم و تقرير آنها مي پردازند
نمي توان اميد چنداني به جبران مافات توسط جريان نخبگي داشت.
پي نوشت ها:
1 - روزنامه رسالت، 21 خرداد1388، صفحه 2
2 - سعيد حجاريان در ديدار با جمعي از دانشجويان حامي ميرحسين موسوي در دانشگاه علامه طباطبائي

* كيهان
روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان "پرده ها افتاد ! " به قلم حميد اميدي آورده است:1- ديروز چهارمين جلسه دادگاه رسيدگي به اتهامات متهمان اغتشاشات اخير كشور در حالي برگزار شد كه عده اي از عوامل ا?

استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.09 seconds.